با درد برخاسته از دلشکستگی چه کنیم ؟
نویسنده:خانم سارا اباذری-رواندرمانگر
اغلب ما قادر به تشخیص این موضوع هستیم که چه زمانی واقعاً میتوانیم واقعیت را تغییر دهیم و چه زمانی جنگیدن با واقعیت راه به جایی نمیبرد.
اما گاهی درد پذیرش شکست چنان سنگینی میکند که باعث میشود دست از تلاش برنداریم و از آنجایی که همواره در هر مبارزهای پیروز نمیشویم باز هم روزی شکست خودش را به ما نشان میدهد.
پایان دادن به یک رابطه عاطفی هم از جنس همین شکست دردناک است. ترس از تنهایی و ضعیف شدن باعث میشود علیرغم اینکه رابطه کارکردش را از دست داده پذیرش شکست رابطه و دلشکستگی برایتان سخت باشد.
در این شرایط حاضر هستید درد فیزیکی و عاطفی ناشی از مبارزه را به تحمل احساسات حاصل از تسلیم ترجیح دهید. گویی اگر بپذیرید شکست خوردهاید عزتنفستان زیر سوال میرود و بیارزش خواهید شد.
ممکن است به خودتان بگویید “اشتباه میکنی بایستی بیشتر برای رابطه صبر میکردی” در حالی که در رابطه آزار بسیار دیدهاید و در حال جنگ با واقعیت هستید.
فرقی نمیکند شما خودتان تصمیم به اتمام رابطه داشتید یا نه و به چه میزانی در رابطه آسیب دیدهاید، به هرحال جدایی برای شما دلشکستگی بههمراه خواهد داشت.
به خودتان نگویید “ناراحت نباش راحت شدی دیگه .” یا عصبانی نشوید که “چرا بغض دارم؟” طبیعی است که هر فقدانی احساسات مختلفی را به جان شما وارد کند.
اتمام رابطهای که دیگر کارکردی ندارد و نیازهای دوطرف برآورده نمیشود عزت نفس و کیفیت زندگی شما را بهتر خواهد کرد به شرطی که بتوانید برای رابطهتان سوگواری کنید.
گاهی پذیرش شکست در رابطه نوعی پیروزی است. بعد از پذیرفتن این که دلشکسته شدهاید وارد دالانی از احساسات غم، ناباوری، خشم، دلتنگی و… میشوید.
در این برهه از زمان بسیار مهم است که نخواهید به سرعت از سوگ شکست عاطفی بیرون بیایید. در این شرایط ذهن تمایل دارد از رابطه تصویری ایدهآل بسازد در حالیکه برای پذیرش شکست نیاز به یادآوری دارید که مبارزه تمام شده و تصویر ایدهآل از رابطه را به خاک بسپارید.
در حین تجربه شکست عاطفی مغز دچار اضطراب و احساس عدم امنیت میشود و تمام افکار، خاطرات و خیالپردازیهای دردناکی را که شاید به زندگی فعلیتان مرتبط نیست به شما تحمیل میکند.
در ذهنتان اجباری برای کشف دلیل جدایی و خاطرات و تصاویر دردناک قدیمی رخ میدهد و یک دلشکستگی ایجاد میکند تا نگذارد دوباره چنین اتفاقی بیافتد زیرا همه ما میل به حفظ عشق و تجربه لذت ناشی از آن داریم.
چگونه با شکست عاطفی کنار بیاییم؟
بعد از تجربه شکست در رابطه به خودتان اجازه گریه کردن دهید. تلاش نکنید از خودتان تصویری قوی بسازید. جدایی و سوگ برای جان ما وحشتزا است.
برای مدیریت احساس وحشت، دربارهی رابطه از دست رفته با فردی که احساس نزدیکی و صمیمیت دارید صحبت کنید. در صورتیکه چنین فردی در دسترس نیست از حضور درمانگری که در حیطه رابطه تخصص دارد کمک بگیرید. در نهایت اگر این شرایط را ندارید تمریناتی که در ادامه گفته شده است را انجام دهید.
در فایل صوتی زیر میتوانید توضیح مختصری درباره شکست عشقی و دلشکستگی از آقای دکتر فلاح (رواندرمانگر) گوش کنید.
زمانهایی را برای خلوت کردن با خودتان در نظر بگیرید در جایی آرام بنشینید، چشمانتان را ببندید، به جریان دم و بازدم تنفستان توجه کنید، به وضعیت بدنی تان دقت کنید، احساسات مربوط به جدایی را در کجای ذهن و بدنتان تجربه میکنید. اجازه دهید مانند یک جریان آزاد، احساسات در درونتان حرکت کنند. برای برقراری ارتباط بهتر میتوانید به احساسات درون بدنتان شکل و رنگ دهید و با کمک جریان تنفس عبور آنها از ذهن و بدن را تسهیل کنید.
ما قادر نیستیم در برابر همه شکستها و دلشکستگیها از خود دفاع کنیم و مشاهده احساسات مربوط به سوگ به پذیرش این وضعیت کمک خواهد کرد.
جایی از بدنتان را برای جراحت ناشی از شکست عاطفی تجسم کنید تا ضربهی عاطفی که تجربه کردید برایتان ملموستر شود. میتوانید با بخش آسیب دیده صحبت کنید، آنرا نوازش دهید، شبیه فرد آسیب دیدهای که در کنارش مینشینید تا او را تسکین دهید.
گاهی ترس از اینکه درد هجران تمامی نداشته باشد به هر نحوی میخواهید از شر آن خلاص شوید. وقتی سوگوار هستید ظرف دوست داشتنتان میشکند و قطعاً رد این زخم بر روان شما میماند اما اگر اجازه دهید احساسات در درونتان جاری باشد یادخواهید گرفت چهطور با این نبودن کنار بیایید.
در این شرایط سعی کنید زمانی را با تمریناتی از جنس هنر همچون طراحی، سفالگری، ساخت یک شی و.. از فضای غم ناشی از شکست فاصله بگیرید.
اگر جزو دسته افرادی هستید که میخواهند بر تمام جنبههای زندگی تسلط داشته باشند یا کسانی که دوست دارند کنترل همه چیز در دستشان باشد احتمالاً شکست برای شما سختتر خواهد گذشت. در پشت نقاب کنترلگری احتمالاً اضطرابی نهفته است که نیاز است ابراز شود، دیده شود ودر نهایت التیام یابد. بنابراین دریافت کمک از یک درمانگر متخصص در حیطه رابطه میتواند کمک کننده باشد.
و در نهایت بهتر است بدانید که سوگ راه حل ندارد بلکه مسیری است که باید طی شود و چه بهتر که عبور از این مسیر در کنار اشخاصی امن رخ دهد.
این مقاله برگرفته از کتاب “شکست عشقی (سندرم ضربهِ عشقی)” نوشتهی دکتر ریچارد بی. راس است.
2 دیدگاه ارسال دیدگاه جدید
مطلب خوبی بود
این مطلب خوب نبود. عالی بود. عالی !