11 علامت هشداردهنده خودکشی که باید بدانید
سالانه دستکم 700 هزار نفر در دنیا به علت خودکشی جان خود را از دست میدهند. خودکشی رفته رفته به یک مسئله جدی در سلامت روان جوامع تبدیل شده است. در این مقاله ابتدا به برخی از عوامل شکل گیری افسردگی میپردازیم و سپس به 11 علامت هشداردهنده خودکشی و مقابله با آنها اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
افسردگی چیست
شاید بد باشد در ابتدا، یکی از مهمترین عوامل خودکشی یعنی افسردگی را بهتر بشناسیم. افسردگی یک بیماری شایع، اما جدی به حساب میآید که شدت آن در افراد، بسیار متفاوت است. اگر دچار افسردگی خفیفتری هستید، ممکن است با علائمی مانند: غم و اندوه، تحریکپذیری، عصبانیت و خستگی دستوپنجه نرم کنید که هفتهها یا مدتزمان بیشتری طول میکشد.
افسردگی شدید در زندگی روزمره و روابط شما اختلال ایجاد میکند. برخی از انواع مختلف افسردگی که شدیدتر هم هستند، علائمی مثل: کاهش اشتها و کاهش وزن، مشکلات خواب و افکار مکرر مرگ یا خودکشی را بهدنبال دارند. چنین حالتی از افسردگی میتواند فلجکننده باشد. ممکن است خود را منزوی کنید و برای بلند شدن از رختخواب یا ترک خانه مشکل داشته باشید.
علائم افسردگی شدید چیست؟
برخی از شایعترین علامتهای افسردگی شدید عبارت هستد از:
- بیخوابی یا خواب زیاد
- تحریکپذیری
- از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند
- ناامیدی
- افکار مداوم درباره اتفاقات بد
- افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
- در موارد بسیار شدید، علائم روانپریشی (مانند توهم یا هذیان)
- ناتوانی در مراقبت از خود، مانند غذا خوردن، حمام کردن، یا انجام مسئولیتهای خانوادگی یا کاری
اگرچه ممکن است احساس ناامیدی کنید، اما با پزشک خود درمورد گزینههای درمانی صحبت کنید. حتی علائم افسردگی شدید را هم میتوان درمان کرد. همهی افرادی که دارای عوامل خطرزا هستند، لزوماً خودکشی نخواهند کرد. علاوه بر افسردگی یا سایر مشکلات روانی، برخی از عوامل دیگر ممکن است مشوق ارتکاب خودکشی باشند. این عوامل مشوق خودکشی عبارتند از:
- سابقهی فعلی یا گذشته سوء مصرف مواد
- سابقهی اقدام به خودکشی در گذشته
- داشتن سابقهی خانوادگی مربوط به خودکشی
- داشتن سابقهی خانوادگی مربوط به بیماری روانی یا سوء مصرف مواد
- داشتن سلاح گرم در خانه
- حبس خود
- احساس ناامیدی
- افکار خودکشی: یک نشانه اورژانسی و مهم
برای افراد بهشدت افسرده، خودکشی تهدیدی واقعی است. هر سال حدود 30000 نفر در ایالاتمتحده جان خود را به خاطر خودکشی از دست میدهند، البته تعداد واقعی افراد ممکن است بیشتر باشد زیرا برخی از خودکشیها ناشناخته میمانند و جزو عناوین تصادفات، مصرف بیش از حد مواد مخدر یا تیراندازی طبقهبندی میشوند. تا 15 درصد از افرادی که افسردگی آنها درمان نشده است، خودکشی میکنند.
علائم هشداردهنده خودکشی چیست؟ باتوجه به سازمان ملی پیشگیری از خودکشی، 11 عامل هشداردهنده خودکشی وجود دارد که باید مراقب آنها در خود و اطرافیانمان باشیم:
- صحبت درباره میل به مردن
- جست و جو کردن درباره راههای خودکشی، بهطورمثال جستوجوی آنلاین برای خفه کردن خود و …
- صحبت درمورد احساس ناامیدی یا نداشتن دلیلی برای زندگی
- صحبت درباره احساس به دام افتادن یا درد غیرقابل تحمل
- صحبت از سربار بودن برای دیگران
- افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر
- رفتار مضطرب یا آشفته؛ بیپروا رفتار کردن
- خوابیدن خیلیکم یا زیاد
- کنارهگیری جدی از دیگران یا احساس شدید انزوا
- نشان دادن خشم شدید یا صحبت درمورد انتقام
- نمایش نوسانات خلقی شدید
راههای جلوگیری از خودکشی:
توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد، خودکشی، رفتاری تکانشی است. اگر در خود علایم هشداردهنده ی بالا را مشاهده میکنید، بهتر است هرگونه سلاح، دارو، یا سایر وسایلی را که ممکن است برای آسیب رساندن به خودتان استفاده کنید، از جلوی دست بردارید. اگر اسلحه یا سلاح دیگری دارید، از یک فرد مورد اعتماد بخواهید که آن را از شما دور کند. قرصهای انباشتهشده را در کیسهای حاوی خاک قرار بدهید و با دور انداختن کل بسته، از شر آن خلاص شوید. با خارج کردن چنین اقلامی از محیط اطراف خود، برای غلبه بر انگیزه خودکشی و در نظر گرفتن راههای دیگر برای مقابله با درد، زمانی باارزش بخرید. از مصرف الکل یا داروهای غیرقانونی خودداری کنید و یا برای درمان وابستگی به این مواد اقدام کنید. آنها میتوانند افسردگی شما را بدتر کنند و به افکار خودکشی منجر شوند.
برخی از مطالعات نشان میدهند که میزان الکل خون در میان افرادی که خودکشی کردهاند، از 33 تا 69 درصد است. اگر بهشدت افسرده هستید یا افکار خودکشی دارید، به پزشک مراقبتهای اولیه، روانپزشک یا درمانگر خود اطلاع دهید یا هر زمان که خواستید، با خط اورژانس اجتماعی به شماره 123 تماس بگیرید. اگر احساس میکنید در کنترل آسیبرسانی به خود ناتوان هستید و یا اگر قبلاً اقداماتی برای آسیب رساندن به خود انجام دادهاید، با شماره پلیس 110 و یا اورژانس 115 تماس بگیرید یا بدون معطلی به اورژانس بروید. ممکن است برای کاهش خطر خودکشی، نیاز داشته باشید که برای تحت درمان قرار گرفتن بستری شوید.
خودکشی و تنظیم هیجان
تنظیم هیجان یعنی توان فرد برای آگاهی و کنترل هیجاناتی که تجربه میکند، بر شکل گیری افکار خودکشی یا ارتکاب به آن اهمیت زیادی میگذارد. بله، پژوهش های بسیاری به ارتباط جدی میان تنظیم هیجان و خودکشی در بین افراد پی برده اند. از جمله این پژوهش در سال 2021، که با بررسی دهها تحقیق روانشناسی پیرامون ارتباط خودکشی و تنظیم هیجانی، به نقش قابل توجه این عامل در ارتکاب به خودکشی در میان نوجوانان و جوانان پرداخت. تنظیم هیجان یکی از مهارتهای بسیار اساسی برای زندگی در دنیای شلوغ امروز است. ما ممکن است در طول روز احساسات بسیار متنوعی را تجربه کنیم. احساسات خوشایند و ناخوشایند. زمانی که احساسات ناخوشایند شامل غم، اضطراب، خشم و … را به درستی تنظیم نکنیم، ممکن است به شکل بسیار مخربی خود را نشان دهند. به طور مثال، تصور کنید علی یکی از عزیزانش را از دست داده است و بسیار از این واقع احساس غمگینی میکند. اما او این احساس خود را به رسمیت نمیشناسد. به عبارتی، متوجه این موضوع نیست که یک غم بزرگی در درون روان او ایجاد شده است. او سعی میکند با صحبت نکردن از این غم، به آن واکنشی سرکوبگرانه داشته باشد. از این رو، این بدتنظیمی هیجانی باعث میشود که این احساس در علی باقی بماند و مثل یک غذایی که در سیستم گوارش به خوبی هضم نشده است، سرِ دل روان او بماند. اما اگر علی بتواند: 1. این احساس خود را به رسمیت بشناسد و 2. بپذیرد که داشتن چنین احساسی طبیعی است، 3. درباره آن احساس با دیگران صحبت کند و 4. در صورت نیاز، به حل مسئله پیرامون آن احساس بپردازد، شاید بتواند بهتر با آن کنار بیاید. جمع شدن احساس های ناخوشایند زیاد نظیر تنهایی، غم، خشم، اضطراب و … ، میتواند منجر به یک رفتار بسیار تکانشسی و ناگهانی شود و نهایتاً سرانجام بسیار بدی برای علی داشته باشد.
توصیه میکیم درباره تنظیم هیجان بیشتر بخوانید و با راههای تنظیم بهتر هیجاناتتان بیشتر آشنا شوید. نوجان کلینیک با داشتن درمانگران مجرب همیشه در کنار شما خواهد بود و شما میتوانید برای مشاوره آنلاین درباره تنظیم هیجان، افسردگی، راههای مقابله با تنهایی و غمگینی، از طریق لینک زیر با ما در ارتباط باشد.
2 دیدگاه ارسال دیدگاه جدید
شاید ادم با یک جمله از تصمیمش منصرف بشه. من تمام لحظات زندگیم درگیر نقشه کشیدن برای خودکشیه. سالها افسردگی داشتم و تحت درمانم. ولی فایده چندانی نداره. مادرم پیش روانپزشکم رفته و اون بهش گفته یک لحظه هم تنهاش نذارین. حتی بیارین بستریش کنین وگرنه عواقبش به عهده خودتونه. مادرم اومد پیشم و صداش رو به سرش انداخت که تو بلف می زنی!!! تو فقط حرف می زنی!! و رفت خونش و منو تنها گذاشت. گاهی فکر می کنم بهش یک پیام بدم که دیدی بلف نبود! و خودمو خلاص کنم. کاش آدمی که به ته خط رسیده حمایت بشه نه اینکه فقط دیگران بار رو دوشش بذارن و ازش انتظار بهترین بودن رو داشته باشن. فقط نمک به زخمش بپاشن.
میترای عزیز حرف کاملاً درستی بود و داشتن حمایت اجتماعی بسیار مهم هست. براتون آرزوی سلامتی داریم