آنچه در این مقاله میخوانید
پرورش اعتماد در فرزندان، مسالهای محوری در فرزندپروری مبتنی بر طرح وارهدرمانی
نویسنده: هلیا زرشناس، بازیدرمانگر
تا حالا شده احساس کنید در روابط عاطفی، کاری و حتی تحصیلیتان طرف مقابل با شما بد رفتاری کرده و یک جورایی از اعتمادتان به خودش سوءاستفاده کرده است ؟ این مسائل باعث شده که در ارتباطهای بعدیتان محتاط تر برخورد کنید یا دچار بی اعتمادی شوید؟ طبیعی است، همه ما وقتی در مسیر زندگی با مواردی این چنین رو به رو میشویم، میرنجیم و شاید به خودمان بگوییم که از این به بعد بهتر است کمی محتاطتر عمل کنیم. اما برای بعضیها داستان به این راحتیها تمام نمیشود.
در درون این افراد بیاعتمادی و ترس از آسیب دیدن از دیگران آنقدر شدید میشود که چیزی فراتر از یک احتیاط معمول و طبیعی را از آنها میبینیم. در تمام رابطهها، آنها دلمشغولی این را دارند که نکند مورد سوءاستفاده قرار گیرند؟ نکند طرف مقابل به آنها دروغ بگوید؟ نکند اطرافیان گرگی در لباس میش باشند؟ تمام این فکرها باعث میشود نه تنها رنج زیادی را در هر لحظه از معاشرت با دیگران تحمل کنند، بلکه نتوانند یک رابطه آرامشبخش و دلچسب را تجربه کنند.
این بی اعتمادی شدید از کجا میآید؟
تجربههای ما در کودکی ! (در روانشناسی همه پاسخها به کودکی ختم میشود). بی اعتمادی یک شبه در جان افراد ریشه نمیدهد. در طول زمانهایی که شاهد دعواها و جنگهای والدین شان با یکدیگر بودند، تنبیههای شدیدی که شدند، لحظات دردناکی که مورد تمسخره، خنده و تحقیر دیگران قرار گرفتند، دروغهای بزرگ و کوچکی که از نزدیکترین افراد زندگیشان شنیدند و… ریشه بیاعتمادی در وجودشان شکل و مستحکم شدهاست.
این شرایط و لحظات تلخ و دردناک، افراد را ملزم میکند که دید منفی نسبت به مردم پیدا کنند تا بتوانند از جانشان محافظت کنند.
این نوع نگاه فقط در خصوص ارتباط با افراد غریبه و ناآشنا نیست، بلکه در ارتباط با همسر و فرزندان نیز خودش را نشان میدهد. بروز این بیاعتمادی میتواند در قالب شک پیدا کردن نسبت به همسر و دعواهای شدید با او، کنترل کردن دوستان فرزندان به منظور جلوگیری از سوءاستفاده از آنها، دادن هشدارهای مکرر به فرزندان در مورد غیرقابل اعتماد بودن افراد، تشویق کودکان به پنهان کردن حقیقت برای حفاظت از خودشان در برابر دیگران و… خود را نشان دهد.
اما از آنجایی که ما انسانها به ذات موجوداتی اجتماعی هستیم و نیاز به یک رابطه امن در زندگیما داریم و یکی از اصلهای اولیه رابطه، اعتماد کردن است، بهتر است که آن بیاعتمادی که در جانمان شکل گرفته است را ترمیم کنیم و همچنین و از رشد این علف هرز در وجود فرزندانمان جلوگیری کنیم تا باعث پرورش اعتماد در فرزندان شویم.
4 روش برای پرورش اعتماد در فرزندان؟
- برای خیلی از کودکان شوخیهایی که با ظاهر، ویژگی و رفتارهایشان میشود، آزار دهنده است و موجب عصبانیت و ناراحتی آنها میشود. برای همین موقع شوخیهای خانوادگی باید حواسمان باشد که کودک ناراحت نشود و حس مسخره شدن به او دست ندهد.
- رازها و حرفهای خصوصی که کودکان به ما میزنند، فقط و فقط باید بین ما و آنها باقی بماند و بازگو کردن آن برای اطرافیان موجب بیاعتمادی کودک نسبت به ما میشود.
- در تمامی شرایط و موقعیتها باید مثل یک سرباز وفادار از جان و روان کودک مان مراقبت کنیم. حواسمان باشد در زمانهایی که از کودکمان فاصله داریم، او در کنار افراد مطمئنی است و خطر سوءاستفادههای جسمی، عاطفی و جنسی او را تهدید نمیکند.
- در مواقع عصبانیت و خشم میتوانیم خودمان را کنترل کنیم و دست به کتک زدن و تنبیههای شدید نزنیم.
با رعایت این موارد میتوانیم جوانه اعتماد را در وجود فرزندان بکاریم تا هم روابط بهتری را با آنها تجربه کنیم، و هم از انتقال بی اعتمادی به آنها جلوگیری کنیم.
نظرات خود را در ارتباط با پرورش اعتماد در کودکان با ما در میان بگذارید و در صورت نیاز به مشاوره درباره این موضوع می توانید با ما از طریق لینک زیر در ارتباط باشد:
4 دیدگاه ارسال دیدگاه جدید
مطلب خیلی جالبی بود مرسی ازتون
ممنون از نظرتون آرزوی عزیز
مطلب خیلی قشنگ و کاربردی بود. ممنون از شما و تیم نوجان
ممنون مرتضی عزیز